مشعل هدایت
قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان نسیم وحی و آدرس mashalehedayt.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پيوندهای روزانه

یک شب میهمان حرم

پدرم نقل می‌کردند؛ زمان پهلوی اول، به مشهد مشرف شدم در آن وقت، زن و مرد در حرم امام رضا(علیه السلام) با هم زیارت می‌کردند. من هم در آن ایام زمستانی، به حرم مشرف شدم. خدمت امام رضا(علیه السلام) عرض کردم، من هم دوست دارم که بیایم و ضریح را برای تبرک ببوسم, ولی به خاطر این که با نامحرم برخورد نکنم، معذور هستم و جلو نمی‌آیم والا این طور نیست که بی ادبی کرده باشم. اگر شما یک طوری صلاح بدانید، خودتان موقعیتی فراهم آورید تا بتوانم ضریح را ببوسم. آن شب زمستانی که من قبل از مغرب به حرم مشرف شده و مشغول دعا و زیارت بودم، در آن زمان درب حرم را می‌بستند در حین انجام اعمال و زیارت، کم کم خدام حرم، زائرین را خارج می‌کردند و درب حرم را بستند. ولی کسی به من نگفت از حرم خارج شو! من همانطور  که سجاده‌ام پهن بود، مشغول دعا و زیارت بودم. وقتی همه زوار رفتند و درها بسته شد، سجاده را کنار ضریح گذاشتم، مرحوم والد ادامه دادند: « آن شب هر چه از حضرت خواستم به من عنایت شد» وقت مناجات صبح که شد، مسئول حرم وارد شد. وقتی مرا دید، با تعجب پرسید، شما کجا بودید؟ از کی اینجا هستید؟ مگر «شما رمز شب دارید»؟  گفتم:نه. «گفت با اجازه چه کسی اینجا ماندید»؟. اشاره به قبر مطهر کردم، گفتم با اجازه آقا. گفت از چه وقت حضور داشتی؟ گفتم از اول شب. گفت چرا بیرون نرفتید؟ گفتم کسی به من نگفت بیرون برو! چه جایی از این جا بهتر. مسئول حرم خیلی تعجب کرد و گفت: من چهل سال  در این آستان مقدس خادم هستم، تا الآن چنین اتفاقی نیافتاده است. اگر مسئولان حرم بفهمند، هم مسئول شیفت قبلی و هم مرا توبیخ خواهند کرد. من از شما خواهش می‌کنم شما از در پشتی خارج شده، تجدید وضو کرده و دوباره از در اصلی وارد حرم شوید تا ما به زحمت نیافتیم. مرحوم والد گفتند: عجیب این که در آن شب زمستانی، اصلا در طول ده الی دوازده ساعت، احتیاج به تجدید وضو پیدا نکردم.

هر وقت من آیت‌الله گلپایگانی را در خواب ببینم، یقین دارم که به مشهد مشرف می‌شوم. گاهی اوقات نیز هیچ گونه مقدمه و تصمیمی وجود نداشت، شب می‌خوابیدم و صبح به خانواده‌ام می‌گفتم:وسایل رفتن به مشهد برای من فراهم شده است. سؤال می‌کردند: از کجا می‌گویید؟ می‌گفتم: دیشب آیت‌الله گلپایگانی را خواب دیده‌ام

تا آیت الله گلپایگانی نیایند درب حرم باز نمی‌شود!

هنگامی که آیت‌الله گلپایگانی به حرم امام رضا(علیه السلام) مشرف می‌شدند، مردم برای دیدن ایشان هجوم می‌آوردند. گاهی اوقات نماز افرادی که مشغول نماز خواندن بودند، به هم می‌خورد ... .این خبر به گوش آقا رسید و ایشان به این نتیجه رسیدند، چون آمدنشان به حرم باعث زحمت زائران خواهد شد، فعلاً به حرم نروند.فردای آن روز، می‌خواستند حرم را شست‌وشو دهند. شخصی به نام آقای خوش‌زبان که رئیس خدام بود، بعد از نماز صبح تماس گرفت و گفت: ما درهای حرم را برای شست‌وشو بسته‌ایم، اگر آقا می‌خواهند حرم مشرف شوند، بفرمایند. مرحوم والد گفتند: دیروز به حرم مشرف شدم و فعلاً تصمیمی برای تشرف ندارم.دوباره آقای خوش‌زبان تماس گرفت و گفت: تا آیت‌الله گلپایگانی به حرم تشریف نیاورند، درب حرم را باز نمی‌کنیم. نمی‌دانم به چه علت چنین حرفی می‌زد، آیا خوابی دیده بود و یا مسئله طور دیگری بوده است. به هر  حال مرحوم والد برای شست‌وشو به حرم مشرف شدند

وسایل سفرم را آماده کنید

آقای سید محمد علی روحانی، معبر خواب که الآن نیز در مسجد امام حسن عسکری(علیه السلام) اقامه نماز دارد، می‌گوید: هر وقت من آیت‌الله گلپایگانی را در خواب ببینم، یقین دارم که به مشهد مشرف می‌شوم. گاهی اوقات نیز هیچ گونه مقدمه و تصمیمی وجود نداشت، شب می‌خوابیدم و صبح به خانواده‌ام می‌گفتم: وسایل رفتن به مشهد برای من فراهم شده است. سؤال می‌کردند: از کجا می‌گویید؟ می‌گفتم: دیشب آیت‌الله گلپایگانی را خواب دیده‌ام.


منبع : شیعه نیوز


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ شنبه 23 دی 1391برچسب:عنایات امام رضا(علیه السلام) به یک عالم بزرگ , ] [ 7:26 ] [ اکبر احمدی ] [ ]
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید این وبلاگ یک وبلاگ قرآنی ، مذهبی ، اعتفادی ، تربیتی می باشد که جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ایجاد گردیده است
موضوعات وب
امکانات وب